سوراخی در طرف پائین معده که معده رابه اثنی عشر مربوط میکند بوسیلۀ اسفنکتری در موقع لزوم باز میشود و مقداری از کیموس وارد اثنی عشر میشود. (از کالبدشناسی گنج بخش) (از فیزیولوژی نیک نفس)
سوراخی در طرف پائین معده که معده رابه اثنی عشر مربوط میکند بوسیلۀ اسفنکتری در موقع لزوم باز میشود و مقداری از کیموس وارد اثنی عشر میشود. (از کالبدشناسی گنج بخش) (از فیزیولوژی نیک نفس)
در کم (معده برهان) سوراخ تحتانی معده درچه پایین معده که مواد غذایی مجود در معده از آنجا بداخل اثنا عشر واد شوند. این عمل بواسطه باز و بسته شدن عده ای از الیاف ماهیچه یی حلقوی انجام می شود گاهی از این دریچه صفرا وارد معده نیز می گردد
در کم (معده برهان) سوراخ تحتانی معده درچه پایین معده که مواد غذایی مجود در معده از آنجا بداخل اثنا عشر واد شوند. این عمل بواسطه باز و بسته شدن عده ای از الیاف ماهیچه یی حلقوی انجام می شود گاهی از این دریچه صفرا وارد معده نیز می گردد
بغازی است مابین بحر احمر و خلیج عدن و میان انتهای جنوبی جزیره العرب و ساحل افریقا و 26 هزار گز وسعت دارد، جزیره پریم (یامیون) و برخی از جزائر کوچک آنرا بدو قسمت منقسم سازند، آن قسمتی که در بین جزیره نام برده و ساحل یمن واقع است، تنک و کم عمق و طرف دیگرش وسیع و عمیق میباشد. در ساحل جزیره العرب به محاذات جزیره مذکور دماغۀموسوم به ’رأس منهلی’ موجود است در 12 درجه و 41 دقیقه و 10 ثانیۀ عرض شمالی و 41 درجه و 6 دقیقه و 22 ثانیۀ طول شرقی واقع است. در ساحل افریقا نیز بمحاذات جزیره دماغۀ موسوم به ’رأس سبحان’ هست. جزیره مذکور را دولت انگلیس بتصرف درآورد و بدانجا استحکاماتی ساخت و عساکری مقیم کرد و در نتیجه مالک و صاحب بغاز شد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2) (لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 2). لنگرگاهی است در دریای یمن. (منتهی الارب). لنگرگاهی است در دریای یمن بمعنی دروازۀاشکها، وجه تسمیۀ او این است: بندر مذکور برای کشتیها و سفاین بسیار خوفناک بوده و اکثر کشتیها در آنجا غرق و تلف میشدند و اهل کشتی بر اتلاف جان ها و مالهای خود آنجا سیل سرشک روانه میکردند ازین حیث مسمی باین اسم شد. (آنندراج) : داریوش بزرگ دریای مغرب را با دریای احمر بتوسط یکی از شعب نیل اتصال داد و از این زمان کشتیها از بحرالجزایر و دریای مغرب به دریای احمر رفته و از باب المندب گذشته به دریای عمان وارد میشدند. (ایران باستان، ج 2 ص 1491، ج 1 ص 230) (تاریخ مغول چ اقبال ص 574). و رجوع به مندب شود
بغازی است مابین بحر احمر و خلیج عدن و میان انتهای جنوبی جزیره العرب و ساحل افریقا و 26 هزار گز وسعت دارد، جزیره پریم (یامیون) و برخی از جزائر کوچک آنرا بدو قسمت منقسم سازند، آن قسمتی که در بین جزیره نام برده و ساحل یمن واقع است، تنک و کم عمق و طرف دیگرش وسیع و عمیق میباشد. در ساحل جزیره العرب به محاذات جزیره مذکور دماغۀموسوم به ’رأس منهلی’ موجود است در 12 درجه و 41 دقیقه و 10 ثانیۀ عرض شمالی و 41 درجه و 6 دقیقه و 22 ثانیۀ طول شرقی واقع است. در ساحل افریقا نیز بمحاذات جزیره دماغۀ موسوم به ’رأس سبحان’ هست. جزیره مذکور را دولت انگلیس بتصرف درآورد و بدانجا استحکاماتی ساخت و عساکری مقیم کرد و در نتیجه مالک و صاحب بغاز شد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2) (لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 2). لنگرگاهی است در دریای یمن. (منتهی الارب). لنگرگاهی است در دریای یمن بمعنی دروازۀاشکها، وجه تسمیۀ او این است: بندر مذکور برای کشتیها و سفاین بسیار خوفناک بوده و اکثر کشتیها در آنجا غرق و تلف میشدند و اهل کشتی بر اتلاف جان ها و مالهای خود آنجا سیل سرشک روانه میکردند ازین حیث مسمی باین اسم شد. (آنندراج) : داریوش بزرگ دریای مغرب را با دریای احمر بتوسط یکی از شعب نیل اتصال داد و از این زمان کشتیها از بحرالجزایر و دریای مغرب به دریای احمر رفته و از باب المندب گذشته به دریای عمان وارد میشدند. (ایران باستان، ج 2 ص 1491، ج 1 ص 230) (تاریخ مغول چ اقبال ص 574). و رجوع به مندب شود